نتایج جستجو برای عبارت :

به دریا مرو گفتمت زینهار . ! وگر می روی .

یاد داری گفتمت یک داستان ... قصه ای بود از زمانی باستان !
زآن همه همکار خوب و خوش سخن ... از اداری گفتم و تولید و فن
صادقی و جانفدا را یادت است ؟ ... زآن همه یاران بگو کی یادت است؟
از حسین سالم و هادی بگم .... زآن دو مانده یاد و یک دنیای غم
مابقی هستند و برخی رفته اند ... بهر خود یار دگر بگرفته اند
گفت با من هر چه آمد بر دهان ... آنکه رفت و شد ز آن نا محرمان
چون منافی جای رکنی را گرفت ... طراحان فرمان تولید را گرفت
بخش مالی را اصیلی حاکم است ... واحد ممتاز هم با خ
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
این که می‌گویند آن خوشتر ز حسن
یار ما این دارد و آن نیز هم
یاد باد آن کو به قصد خون ما
عهد را بشکست و پیمان نیز هم
دوستان در پرده می‌گویم سخن
گفته خواهد شد به دستان نیز هم
چون سر آمد دولت شب‌های وصل
بگذرد ایام هجران نیز هم
هر دو عالم یک فروغ روی اوست
گفتمت پیدا و پنهان نیز هم
اعتمادی نیست بر کار جهان
بلکه بر گردون گردان نیز هم
عاشق از قاضی نترسد می بیار
بلکه از یرغوی دیوان نیز هم
محتسب داند
 
خواستم ببوسمت به‌یک قسم که گفتی‌ام نمی‌شود                 
گفتمت که با تو می‌زنم قدم که گفتی‌ام نمی‌شود                 
خلوتی میان کوچه‌های تنگ ِسنگ‌فرشِ شهر رشت               
ساعتی میان باغ محتشم که گفتی‌ام نمی‌شود                 
 گفتمت که می‌رویم عصر، بامِ سبز شهرلاهِجان          
می‌خوریم چایِ داغِ تازه‌دم که گفتی‌ام نمی‌شود                 
فرصتی سوار اسب، با تو  تا غروبِ‌ سرخِ دهکده                   
و من تصمیممو گرفتم 
اشکمم ریختم 
گرچه هنوز بغض دارم 
اما پاییز عقلشو به احساسش غالب می کنه 
و تو فروردینی هستی 
و اون پسرک همکارم هم فروردینیه 
و لابد شماها فکر می کنید که یه دختر تو خونه مونده رو خر میتونید بکنید 
نه عزیزم 
نه 
پاییز از حسین که کار داشت لگد خورد 
که حسین خودش بابت کارش سرشکسته بود 
و تو بابت بیکاریت سرشکسته نیستی 
و امشب به من گفتی شما اگه میخواین ناز بیارین خانمِ ....(فامیلیم) که خوب مجبور نیستین و با اجبار نمیشه...
و بعدتر که
چه سانی دل؟ خوشی با روزگارت؟به راه دل چه پوچی شد هزارت
خوشی با درد و خونی با دل خوشمیان دشمنان پرشمارت
برو ای دل مباش این سان پریشانبه سر آید شبان انتظارت
حریفی طعنه ای زد پشتِ سر دوششنیدم، حال پندِ آشکارت:  
مزن صوفی دم از عشق و خمش باشکه بوی نم دهد حرف قصارت
جهان نو گشت و حق نو گشت و حقدارو لیکن تو خوشی با خشکبارت
ز بس قاطی زدی هر کهنه و نوکه قاطی شد نوار هشت و چارت
چون نو آمد دگر هر کهنه نسخ استسخن نو گفتمت، این نو نثارت
زبان از صحبت حق آتشین ا
دانلود اهنگ دل به دریاها بزن از عشق بگو زیبای من mp3 با کیفیت 320 با متن کامل دانلود اهنگ جدید رضا بهرام با نام دل به دریاها بزن از عشق بگو زیبای من دانلود آهنگ رضا بهرام از عشق بگو
دانلود اهنگ دل به دریاها بزن از عشق بگو زیبای من
متن دل به دریاها بزن از عشق بگو زیبای من
دلداده ی توأم، رؤیای هر شبی…
عاشـق نمی شـــدم…
عاشق شدم، ببین!
رفتی از کنارم امّا، رفتنت پُر از معمّا… حیف…
گفتمت از عشق و باور، گفتی از نگاهِ آخر! حیــف
راحت از این دل مرو، که ج
به نام خدا
 

دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش

گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت‌کوش

وان گهم در داد جامی کز فروغش بر فلک
زهره در رقص آمد و بربط زنان می‌گفت نوش

با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام
نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش

تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور
گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش

د
حیرت زده نامه را می خوانم، دوباره و چندباره؛ باورم نمی آید از بازی حسن... زمزمه می کنم: «گفتمت که با همه عقل در ستیزیم... ببین چگونه خاکسترنشین مان کرد...»
میان کلام معاویه، بغضی است: «عجب حماقتی مرتکب شدیم... عجب بلاهتی...»
و اشک می دود در چشمانش، باورم نمی شود... گریه معاویه را می بینم. «چه آسان، بازی باخته را به برد بدل کرد... ما چه آسان تر، میدانِ پیروزی مان واگذاشتیم... بیراهه شد راه انتقام مان... تیرمان به سنگ نشست و باز، برای همیشۀ تاریخ، ننگ ابن
سوم فروردین هزار و سیصد و نود و هشت است.در آغازین روز های سال ایستاده ام و به آن چه که برای این سال می خواهم می اندیشم. به گمانم برایم سال سختی خواهد شد. پر از تنش، اضطراب و ترس. ترس ِ نشدن، ترسِ نرسیدن. پر از حرف های دیگران ... پر از چرا هایی که میلی به پاسخ دادن ِ به آن ها نخواهم داشت. 98 سالی خواهد شد که نزدیک ترین افراد ِ زندگی ام هم ، در نقاطی قدرت درکم را نخواهند داشت. و بدین ترتیب 98، تنهایی را برایم عمیق تر خواهد کرد ... 
98 را سال ِ توقف نامگذاری
دانلود آهنگ مهرداد مظفر لیلی | کیفیت عالی
همینک ترانه جدید مهرداد مظفر با نام لیلی را از جاز موزیک دریافت کنید
Exclusive Song: Mehrdad Mozaffar – Leyli With Text And Direct Links In jazzMusic.blog.ir
متن آهنگ مهرداد مظفر لیلی
مرا به هر شبت بخوان که آسمان تو پر از ستاره استنگاه تو کجاست ببین نبودنت غمی دوبار استبگو چرا نگاه من به باد میدهی هوای خانه رابه گریه گفتمت کنار من بمان تو میروی کجادل از دل من نکن به چشمانت قسمکه بی تو در این جهان به تنهایی قسمنفس نفسم تویی نگیر جان مرانبو
 
 
دلداده ی توأم، رؤیای هر شبی…●♪♫عاشـق نمی شـــدم…●♪♫عاشق شدم، ببین!●♪♫رفتی از کنارم امّا، رفتنت پُر از معمّا… حیف…●♪♫گفتمت از عشق و باور، گفتی از نگاهِ آخر! حیــف…●♪♫راحت از این دل مرو، که جانم میرود●♪♫هر کجا روانه شوم، صدایت می زنم…●♪♫جانِ من رها به سوی تو شد ●♪♫نگاهِ من، اسیرِ موی تو شد!●♪♫دل به دریاها بزن…●♪♫از عشق بگو، زیبای من!●♪♫به هر کجا روی، کنار توأم…●♪♫
جانِ جانانم تویی!●♪♫زیبــا تویی..! رؤیا تویــی..
 
آره
کَمَمِه
اصلاً راضیم نمی کنه
راضی نیستم
توی این یه مورد واقعاً راضی نیستم
 
به قولِ علیرضا عصار؛ 
گفته بودم راضی ام، خُب حرفَمو پس می گیرم
 
هِه
خانوم خانوما می گَن:
"امروز بهت پیام دادم که بِدونی که به یادتم"
خسته نباشی مریم جان
دستت درد نکنه که به یادمی
ای وای اگر تو یاد من نباشی کی به یاد من باشه
اصلا بیا "یادم تو را فراموش" بازی کنیم
 
پیام دادی که من بدونم که تو به یادِ منی؟
یعنی من باید بهم ثابت بشه که تو به یاد منی؟
یا خداااااااا
کجای ق
خری آمد بسوی مادر خویش *** بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش 
 
برو امشب برایم خواستگاری *** اگر تو بچه ات را دوست داری 
 
خر مادر بگفتا ای پسر جان *** تو را من دوست دارم بهتر از جان 
 
ز بین این همه خرهای خوشگل *** یکی را کن نشان چون نیست مشکل 
 
خر از شادمانی جفتکی زد *** کمی عرعر نمود و پشتکی زد 
 
بگفت مادر به قربان نگاهت *** به قربان دو چشمان سیاهت 
 
خر همسایه را عاشق شدم من *** به زیبائی نباشد مثل او زن 
 
بگفت مادر برو پالان به تن کن *** برو اکنون بزرگان را خبر
سلام من که شاعر نیستم ولی صبح که از خواب بیدار شدم ، انگار که به من الهام شده باشه، مدام این غزل رو زمزمه میکردم....گفتم چیزی که لقلقه ی زبونمه رو بنویسمش که شد این:
با احترام به شعرای عزیزِ بلاگر، علی الخصوص حافظ جان!
لازم به توضیح نیست که مصرع های آبی رنگ از حافظ شیرازیست و مشکی ها از من D:
یه چیزی میگن به این سبک شاعری. چی میگن؟ مشاعره؟ مشاجره؟ مناظره؟ مناقشه؟ مساعده؟ مناقصه؟ مزایده؟ مزایدات؟مناقشات؟مناقصات؟منتخبات؟مندرجات؟مندوبات؟منسوجا

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها